آسيب شناسي سازمان هاي مردم نهاد چكيده :امروزه سازمانهاي مردم نهاد با فعاليت هاي غير دولتي و غير انتفاعي و داوطلبانه در جهت رفاه و خدمات عمومي به انجام فعاليت مي پردازند و هدفشان كاهش دردها و افزايش منافع فقرا و محيط زيست و تأمين خدمات اجتماعي مي باشد . سازمانهاي مردم نهاد در ايران به دليل نوپايي خود دچار مسائل و مشكلاتي هستند ، اگر چه در نگاه اول ، همواره بحث هايي چون « كمبود اعتبار و مسائل و مشكلات مالي » به عنوان نقطه سنگيني موانع موجود در راه فعاليت اين سازمان ها خودنمايي كرده است اما به نظر مي رسد مهمترين مسائل پيش روي آنها مربوط به مشكلات درون خود سازمانها مي باشد . مشكلاتي كه با توجه به ساختار سازمانها طبيعي مي نمايد ولي مي توان با به كارگيري راهبرد هاي مناسب و اثر گذار براي غلبه بر آنان ، موجبات كارآيي هر چه بيشتر سازمانهاي مردم نهاد را فراهم نمود و آسيبها را شناسايي و آنها را مرتفع كرد تا زمينه هاي رشد و شكوفايي اين سازمانهاي مردم نهاد را نظاره گر باشييم.
كلمات كليدي : سازمان مردم نهاد – آسيب شناسي – نقطه ي تمركري معين – استقلال از دولت – عملكرد حرفه اي – ابتكار و آفرينندگي مباني نظري و پژوهشي موضوع:از نظر جامعه شناسي و روانشناسي ، آسيب ها علل متعددي دارند و آسيبهاي سازمانهاي مردم نهاد خاص خود اين نهادهاي مردمي تعريف مي شود . چرا كه همانطور كه از تعريف اين سازمانها پيداست مردم نهاد هستند و خود جوش و مستقل . و اين استقلال در حين اين كه بسيار مطلوب و ارزشمند است اما مسائل و مشكلات مديريتي و اقتصادي را در پي خواهد داشت . چرا كه وصل به هيچ منبع مالي مشخص و تعريف شده نيستند واين خود مشكل آفرين است .در بحث آسيبهاي سارمانهاي مردم نهاد از ديدگاه روانشناسي اجتماعي بحث الگوهاي تبادلي بحث مهمي است كه بايد به آن پرداخته شود . بحث تعامل رهبران و مديران اين سازمانها با يكديگر است كه مي تواند اين اتحاد و استفاده از نظرات راهگشا مؤثري در حل مشكلات باشد . ( فرجاد ، محمد حسين 1357 )بحث موقعيتهاي تأثيرگذار در برابر موقعيتهاي تأثيرناگذار يكي ديگر از بحث هاي رواشناسي اجتماعي سازمانهاي مردم نهاد است كه مي تواند در صرفه جويي در وقت و هزينه مفيد واقع شود . طبق پژوهشي كه در سال ( 1383 ) توسط كريمي افشار در زلزله بم در رابطه با 24 NGO خارجي انجام گرفت نشانگر اين مطلب بود كه همه اين NGO ها كمكهاي بسيار بزرگ و ماندگاري در نوع خود داشتند اما به دليل ناهماهنگي و ضعف الگوهاي تبادلي كه داشتند ، رائه خدمات آنها با يكديگر تداخل داشت ( مثلاً توزيع بسته هاي بهداشتي ، آموزشي – مداخلات درماني و ارائه خدمات رواني و … )اگر روابط بين سازماني بيشتر و قوي تر باشد در شرايط اضطراري و حاضر خدمات سريعتر و بهتر ارائه مي شود و در شرايط عادي صرفه جويي در وقت و هزينه ها را در پي خواهد داشت . آسيب شناسي
سازمانهاي مردم نهاد: – نداشتن هدف مشخص و نقطه ي تمركزي معين :بسياري از سازمانهاي مردم نهاد پس از مدتي فعاليت آرام آرام از بستر اهداف تعيين شده در اساس نامه ي خويش فاصله گرفته و به حوزه هاي ديگر براي ادامه ي كار روي مي آورند ، شايد بتوان مهمترين نقطه ي ضعف اين شكل از عملكرد را سردرگمي اعضاء ، عدم ضابطه در فعاليتهاي داخلي و همچنين كاهش اعتبار سازمان نزد ناظران خارجي ( ملي و بين المللي ) دانست .بنابراين به نظر مي رسد فعالين سازمانهاي مردمي بايد راهكارهايي بينديشند تا هدف اساسي سازمان را كه ضامن شكل گيري آن بوده فراموش نكنند و تمركز آنها روي نقطه هدف اوليه باشد . – نبود برنامه اي نوشته شده ، دقيق و فراگير براي هدفها: پس از تعيين هدف و تلاش براي يادآوري هميشگي آن ، مهمترين كار ، تدوين برنامه اي دقيق ، نوشته شده ، زمانبندي شده و جامع براي رسيدن به آن هدف مي باشد .
مشخص كردن گام به گام فعاليتها تا هنگام دستيابي به هدف مي تواند موجب ايجاد حس نظم و نهايتاً اعتماد به نفس در اعضا شده ، رياست سازمان را نيز در پيگيري امور و پاسخگويي به حاميان ، ياري نمايد .
نداشتن ماهیتی دقیق و سازمان یافته :
– بر خلاف داعيه ي اوليه خود « خودجوش بودن و غير دولتي بودن » درگير اراده هاي سياسي و سازمانهاي مرتبط مي شوند و اين آسيب مهمي است كه به طور نامحسوس و ناپيدا بر اهداف و عملكرد سازمانهاي مردم نهاد تأثير منفي مي گذارد .
نبود عملكرد حرفه اي:حتي اگر يك سازمان مردم نهاد را تنها داوطلباني ادره مي كنند كه هيچگونه چشم داشت مالي ندارند و بودجه آن نيز بسيار ناچيز باشد ، اين سازمان مي بايست تا حد امكان ، حرفه اي عمل كند . منظور از مفهوم «حرفه اي عمل كردن » يعني : وجود روابط رسمي بين افراد در حين كار و فعاليت . انجام تمامي كارها – حتي جزئي ترين آنها – در عالي ترين سطح ممكن ،انجام تعهدات در مدت زمان كوتاه .
متأسفانه سازمانهاي مردم نهاد به دليل غافل ماندن از موارد فوق لطمه اي جدي بر پرستيژ خود نزد ناظران داخلي و خارجي وارد آورده اند .
– عدم كاركرد رواني تبليغاتي:انتشار خبرنامه ها – برگزاري نشستها و سخنراني ها برگزاري كارگاههاي آموزشي – تجليل از سازمانهاي مردم نهاد – معرفي آنها مي تواند كاركرد رواني تبليغاتي سازمانهاي مردم نهاد را بالا ببرد . – شفاف نبودن فعاليت ها و همچنين هزينه ها:شفاف نبودن فعاليت ها و هزينه ها يكي از آسيبهاي سازمانهاي مردم نهاد مي باشد ، بهتر است براي شفاف بودن هزينه ها و درآمدهاي سازمان و لزوم گردشي و تغيير پذير بودن مديريت سازمان الزامي گردد . اين روش جلوه مردمي بيشتري به سازمان مي دهد . در زمينه شفاف بودن فعاليت بايد به ايجاد دسته بندي در سازمانها توجه كرد و فعاليتها با توجه به هدف باشد . – عدم بستر سازي مناسب :سازمانهاي مردم نهاد يا N.G.O ها شكلهاي برخاسته از ميان مردم ، براي ارائه خدمت به مردم هستند . سازمانهايي كه به دور از اهداف مادي و يا انتظار حمايت سياسي ، توسط دواطلبان مردمي تشكيل و اداره مي شوند . طبيعي است كه فعاليت در اين تشكل ها كاملاً افتخاري و رايگان است . ولي به هر حال هزينه هاي اجتناب ناپذير اين سازمانها بايد به گونه اي تأمين گردد . و تأمين منابع مالي و رفع مشكلات مالي با سه روش ممكن است . روش اول – استفاده از الگوي وقفدر فرهنگ مذهبي ، روش دوم – تأمين مالي سازمان به صورت گروهي توسط مؤسسين و فعالان ، روش سوم – اعلامعمومي و جلب كمكهاي مردمي از طريق اعلان در جرايد -عدم جمع آوري ، ارزيابي و انتقال اطلاعات :سازمانهاي مردم نهاد بايد از طريق اعضاء و سازمانهاي وابسته خود در حوزه هاي ملي دست به جمع آوري اطلاعاتي در حيطه عملكرد خود بزنند اين گونه اطلاعات غالباً به صورت خبرنامه ها در سطوح ملي و حتي بين المللي چاپ و منتشر شود . – وجود ضعف در مديريت مالي :اگر چه بسياري از سازمانهاي مردم نهاد ، مهمترين مشكل رو در روي خود را كمبود منابع مالي مي دانند و در اين راه ناخواسته و يا ناخودآگاه به دامان كمكهاي دولتي و در نتيجه از بين رفتن استقلال خود در نزد ناظران كشيده مي شوند ، اما نبود مديريت مالي مناسب مي تواند مانع مهمتري نسبت به كمبود بودجه بشمار آيد . لذا مي توان اين گونه بيان داشت كه توجه به افزايش و نحوه ي استفاده از پول ، هر دو براي اثرگذار بودن يك سازمان مردم نهاد حياتي است .سازمانهاي مردم نهاد در هر صنف مالياتي ، به ميزاني از نرمي در نحوه اداره ي مالي خويش احتياج دارند ، اين امر سبب مي شود تا آنان بتوانند نسبت به موارد پيش بيني ناشدني واكنشهاي مناسبي اتخاذ نمايند ، لذا مهم است كه همواره مقداري از بودجه ، براي اين گونه موارد نيز كنار گذاشته شود . در مورد چگونگي جذب منابع مالي و مديريت آن ، در بخش فعاليتهاي مالي و اقتصادي سازمانهاي مردم نهاد توضيحاتي داده شده است . – بي توجهي به تشكيل يك بايگاني در آمد و به روز :براي اين كه يك سازمان مردم نهاد تداوم بيشتري داشته باشد ، نياز دارد با بهره گيري از بايگاني كارآمد و بروز ، همواره يك نسخه از هر گزارش تهيه شده سازمان و همچنين فهرستي از تمام فعاليتهاي آن را نزد خود نگهداري نمايد .نتيجه اين كار در نظم دهي به فعاليتهاي داخلي ، جذب كمكهاي مالي و برقراري روابط با همتايان خارجي ملموس خواهد بود . – نبود طراحي پروژه هايي كه اثر قابل مشاهده و محسوس داشته باشند نتايج پروژه ها بايد ابل مشاهده و تعريف شده باشد تا نشانگر كار باشد و ايجاد جذابيت كاري كند . – استفاده نكردن از مزاياي شبكه ارتباطي برخي از سازمانهاي مردم نهاد به علت تلاش بيش از اندازه براي مخفي نگهداشتن اطلاعات بدست آمده ، تك رو عمل كردن و اعتماد نكردن به ساير همكاران و هم صنفي هاي خويش ، خود را به صورتي طبيعي از مزاياي ايجاد يك شبكه ارتباطي محروم مي سازند ، در صورتي كه ايجاد و بالابردن اتحادهاي منسجم با ساير سازمانهاي مردم نهاد و يا افراد و گروههايي كه مي توانند سازمان را براي رسيدن به اهدافش ياري رسانند ، گامي مهم براي تحقق هر چه بهتر اهداف اوليه ي سازمان خواهد بود .يك سازمان مردم نهاد بهره مند از منابع اندك با استفاده از شبكه ي ارتباطي با ساير سازمانهاي مردم نهاد ، مي تواندذبه سادگي از اعتبار به دست آمده در پايان يك فعاليت موفق ، سهمي داشته باشد .از سوي ديگر يك سازمان مردم نهاد كارآمد و اثرگذار ، با عضويت در يك شبكه تخصصي مي تواند در مدت زمان كوتاهي به منبع مفيدي از لحاظ اطلاعاتي بدل گردد و اين اطلاعات را در اختيار كساني قرار دهد كه براي رسيدن به اهداف حياتي خود به آن نياز دارند . به عنوان مثال يك سازمان مردمي با هدف بالابري خدمات براي افراد ناشنوا ، مي تواند منبع اطلاعاتي مناسبي براي سؤالاتي كه درباره ي قانون گذاري براي افراد معلول بحث مي كنند ، بشمار آيد .بنابراين حركت بسوي ايجاد شبكه هاي ارتباطي بويژه به صورت موضوعي و تخصصي مي تواند گامي مؤثر در جهت حركت بسوي اهداف سازمانهاي عضو باشد . نبود ابتكار و آفرينندگي:
نگاهي به سازمانهاي مردم نهاد موفق ، نشان دهنده ي آن است كه اين گونه سازمانها در موقعيتهاي زماني خاص ، با ابتكار و آفرينندگي هاي نوين ، روحي تازه در كالبد خسته ي خود مي دمند . خلاقيتهايي كه مي تواند از جزئياتي بسيار كوچك در درون سازمان شروع شود و به موضوعات مهمي همچون ارائه ي پيشنهادهاي اساسي و اثر گذار بر تصميم گيري هاي مسئولين و سياست مداران بيانجامد .
جمع بندي و نتيجه گيري: در مجموع و با توجه به موارد فوق الذكر ، مي توان عوامل و مشكلات زير را باعث ضعف كاركرد سازمانهاي مردم نهاد دانست .1- عدم آشنايي اجتماع با سازمانهاي مردم نهاد و نقش آنها در اداره ي امور عمومي 2- عدم خودباوري و مشاركت فعال مردم جهت شكل گيري اين سازمانها .3- عدم دسترسي به اطلاعات كافي در خصوص مراحل انجام كار ( رسمي و غير رسمي ) .4- ضعف مديريت در سازماندهي و شيوه هاي نادرست مديريتي .5- كمبود اطلاعات درون سازماني و برئن سازماني .6- فاصله گرفتن از هدف اصلي .7- از دست دادن انگيزه به دليل عدم دسترسي به منابع مالي و غير مالي .8- عدم بكارگيري خلاقيت و نوآوري در اداره سازمان .9- عدم وجود ارتباط كافي و صحيح با قشرهايي كه خدمت به آنها هدف اصلي سازمان است ، به خصوص قشرهاي محروم و فقير جامعه . 10- نداشتن برنامه ريزي درازمدت در سازمان11- نداشتن امكانات ، تجهيزات و محل مناسب جهت حضور اعضا 12- مشكل جذب نيروهاي فعال و جوان13- عدم وجود ارتباط فعال و مناسب و شبكه اي بين سازمانهاي مردم نهاد 14- عدم وجود قوانين متقن در مورد سازمانهاي مردم نهاد كه موجب بروز موانع قانوني مي شود15- ناهماهنگي و عدم تمركز در مراكز تصميم گيري در حوزه سازمانهاي مردم نهاد 16- وجود مشكلات اداري بر سر راه تأ سازمانهاي مردم نهاد17- عدم ايجاد فضاهاي كاري جذب كننده و با نشاط18- عدم طراحي پروژه هايي كه اثر قابل مشاهده داشته باشد و عدم محسوس بودن نتايج پروژه ها 19- عدم بسترسازي مناسب در زمينه نهادينه كردن سازمانهاي مردم نهاد